موسسه مالی و اعتباری میزان

من یک مشتری ناراضی میزان هستم و روزی هزار بار بر کارکنان میزان لعنت می فرستم

موسسه مالی و اعتباری میزان

من یک مشتری ناراضی میزان هستم و روزی هزار بار بر کارکنان میزان لعنت می فرستم

حدود یک سال پیش به پیشنهاد یک دوست مقداری پول در موسسه مالی و اعتباری میزان گذاشتم و هرگز فکر نمی کردم روزی برسد که برای گرفتن اندکی از پول زحمتکشی خودم نیاز به صف ایستادن و عجز و التماس به کارمندان حرام خور و پرروی میزان باشد. من تصمیم گرفتم آنقدر اطلاع رسانی کنم تا دولت محترم آقای روحانی به داد ما برسد و پولمان را از میزان فاسد پس بگیرد.

بایگانی
آخرین نظرات

۱۰ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

این چالش به طور جدی در ذهن من شکل گرفته است که آیا بنده نمی توانستم شخصا نسبت به خرید سهام پدیده اقدام کنم که موسسه میزان باید به جای من تصمیم بگیرد و با پولم به پدیده تسهیلات بدهد و سهام بخرد؟

از ابتدای شکل گیری و تبلیغات پدیده شاندیز بنده همواره نگاه منفی نسبت به آن داشتم چرا که بدون آنکه کاری صورت پذیرد از مردم پول می گرفت و باعث پولدارتر شدن یک عده افراد زرنگ و سودجو می شد که همه اش شامورتی بازی بود و نهایتا پی از آشکار شدن تخلفات پدیده تنها کسانی که متضرر شدند افراد معمولی و ناآگاه از بازار دغل بازی بودند که پولشان به طور کامل نابود شد.

اما مسأله مهم در اینجا آن است که موسسه میزان با چه مجوزی اقدام به ارائه تسهیلات فرا میلیاردی به پدیده شاندیز کرده است؟ با چه رویی اینکار را کرده است؟ خطاب به روسای میزان می گویم: مگر خودم نمی توانستم و نمی دانستم که می توانم پولم را در آنجا بگذارم؟ چه کسی به شما این اجازه را داد که در حرام خواری آشکار آنان شریک شوید و پول مرا درگیر کنید؟ اکنون تنها راه حل آن است که به زندان بروید و الباقی سالهای عمرتان را آب خنک بخورید.

من نمی توانم دست روی دست بگذارم که موسسه میزان هر چه میخواهد فساد کند و به مشتریان زور بگوید و ظلم کند. اطلاع رسانی می کنم و تا آن زمان که پول تک تک مشتریان به طور کامل تحویل شود هر آنچه از فساد آن موسسه ببینم خواهم نوشت. لعنت بر پدر و مادر تک تک کارکنان میزان.

  • حمید عسگری