موسسه مالی و اعتباری میزان

من یک مشتری ناراضی میزان هستم و روزی هزار بار بر کارکنان میزان لعنت می فرستم

موسسه مالی و اعتباری میزان

من یک مشتری ناراضی میزان هستم و روزی هزار بار بر کارکنان میزان لعنت می فرستم

حدود یک سال پیش به پیشنهاد یک دوست مقداری پول در موسسه مالی و اعتباری میزان گذاشتم و هرگز فکر نمی کردم روزی برسد که برای گرفتن اندکی از پول زحمتکشی خودم نیاز به صف ایستادن و عجز و التماس به کارمندان حرام خور و پرروی میزان باشد. من تصمیم گرفتم آنقدر اطلاع رسانی کنم تا دولت محترم آقای روحانی به داد ما برسد و پولمان را از میزان فاسد پس بگیرد.

بایگانی
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میزان ورشکسته» ثبت شده است

امروز جهت پیگیری دریافت سپرده به شعبه سرپرستی میزان رجوع نمودم که مسئول باجه معاونت که دو هفته پیش از او نوبت گرفته بودم با حالتی اهانت آمیز و خصم آلود گفت "برای دریافت وجه باید با ریاست صحبت کنی، برو سرپرستی، اینجا تجمع نکن". بنده به ساختمان دیگری رفتم و با انبوه مراجعان در اتاق ریاست مواجه شدم و هنگامی که حال و روز مردم و افرادی مثل خود را دیدم حقیقتا بر پدر و مادر کارکنان میزان لعنت فرستادم. در شرایط پرالتهاب آن اتاق ناگهان صدای اعتراض شخصی بلند شد و به مأمور نظامی که از او خواسته بود آرام تر صحبت کند پرخاش کرد و من به چشم خود دیدم که مأموران بسیار با ملایمت و همدلی و همراهی با او برخورد کردند و با او چند لحظه ای صحبت کردند و از او خواهش کردند آرام شود. حتی یکی از مأموران به آن فرد گفت اگر دست ما بود کارکنان میزان را به دلیل زحمتی که برای مردم بوجود آورده اند بازداشت می کردیم اما گویا هنوز در این باره دستور خاصی ابلاغ نشده است. چند لحظه بعد در آن اتاق فرد دیگری که چک پاس نشده ای داشت صدای بلند اعتراضش طنین انداز شد و پلیس از او حمایت می کرد و تنها برخی افراد که کارکنان فاسد میزان به نظر می رسیدند حرکات و سخنان اهانت آمیز بروز می دادند. ریاست نیز در گوشه لم داده بود و مردم چون رعیت محتاج دور او جمع شده و از او خواهش و التماس می کردند و او با پررویی تمام به ایشان وعده و وعیدهای بی جهت می داد و یا کاغذی می نوشت و پی نخود سیاه می فرستاد که چند نفر با کاغذها بازگشته و به شدت معترض بودند که کاغذ وی بی اعتبار است.
در آن میان خانمی دهان به اعتراض گشود و با صدای بلند از تعطیلی چاپخانه شکایت می کرد و از پلیس محترم درخواست دستگیری عمال از خدا بی خبر میزان را داشت و به چشم خود دیدم که دستش به شدت می لرزید و خیلی عصبانی بود. آن خانم با صدای بلند می گفت که دم در شعبه کارمندی به او گفته است "پولی به تو نمی دهیم گورت را گم کن" و چندین بار این موضوع را تکرار کرد و  2-3 نفر دیگر به عنوان شاهد موضوع را تأیید کردند اما جناب رییس اصلا برایش مهم نبود. ریاست  فقط به افراد توضیح می داد که ما نمی توانیم پولی بدهیم و مرتبا وعده و وعید برای آینده ای درخشان می داد. از سویی موسسه میزان افرادی را اجیر کرده بود که در راهروها جلوی مردم را بگیرند و آنها را از دریافت پول منصرف کنند تا از فشار جمعیتی اتاق ملتهب ریاست کم شود و گاهی کارشان به جروبحثهای بسیار جدی می کشید که مأموران محترم نیروی انتظامی آنها را آرام می کردند. همچنین متوجه حربه جدید موسسه فاسد میزان در پاس نکردن چکهای مردم که قبلا موفق به دریافت آنها شده بودند شدم و گویا همه آنها را به نوبت گرفتن و دریافت 10% مبلغ موجودی حساب هدایت می کنند و من تا جایی که افراد دارای چک را دیدم خواهش کردم اینکار را نکنند چرا که برگه قانونی و حقوقی چک را از دست می دهند و تنها برگه نوبت بی ارزشی نصیبشان می شود که عملا 90% پول را خارج از دسترس می کند.
امروز به طور کامل به این نتیجه رسیدم که مأموران نیروی انتظامی حامی مردم و در انتظار حکم دستگیری کارکنان میزان و انجلال کامل این موسسه فاسد هستند و از ایشان نهایت تشکر و قدردانی را دارم. خدایا به حق محمد و آل محمد رهبر انقلاب امام خامنه ای را برای ما نگهدار و جمهوری اسلامی را روزبروز قویتر گردان و جماعت از خدا بی خبر موسسه فاسد میزان را به سزای اعمالشان برسان،، آمین یا رب العالمین

  • حمید عسگری